آيات الهی جلد دوّم
Category: Bahá’í
5:42 h
آيات الهی جلد دوم گلچينی از آثار حضرت بهاءاللّه برای تلاوت در هر صبح و شب

آيات الهی جلد دوم

گلچينی از آثار حضرت بهاءاللّه برای تلاوت در هر صبح و شب

مقدّمه ناشر

اتلوا آيات اللّه فی کلّ صباح و مساء
نيکوست حال کسی که در ليالی و ايّام به آياتش انس گيرد و قرائت نمايد

اوّل شهر البهاء - ٢١ مارس

قسم به خدا که هرگز ايّامی خوشتر از اين ايّام و فضلی اکبر از اين فضل در ابداع ظاهر نشده و نخواهد شد و تا وقت باقی خود را از رضوان باقی ذی الجلال و از گلشن جمال ذی الجمال محروم نداريد و از سحاب جود و غمام فضل مأيوس و ممنوع نشويد. و اين معلوم است که هميشه خير و صلاح و سَداد احباب الهی را اين عبد منظور و ملحوظ داشته به قسمی که ملاحظه ايشان را از انفس ايشان به خودشان بيشتر نموده و کفی باللّه شهيداً. و بر شما واضح است که چه مقدار از بلايای سرّ و عَلَن که بر اين عبد ريخته و همه را تحمّل نموده که شايد هياکل مرده از هبوب ارياح اللّه زنده شوند و از نسيم صبح الهی از نوم سر بر آرند.

دوم شهر البهاء - ٢٢ مارس

قل يا مَعشرَ العلماء ، اُنظروا ثمّ اذکُروا ما انزَله الرّحمن فی الفرقان: ” اِذا وَقَعَتِ الواقعةُ لَيسَ لِوقعتِها کاذبة .“ بگو امروز واقعه مذکوره واقع شد و ساعت و اشراط آن مشهود ،” يومَ تُبلَی السَّرائر“ امروز است و ” يومَ تَمُرُّ الجبال“ امروز ، صيحه مرتفع و ارض متحرّک و مهتزّ و نور از افق مکلّم طور مُشرق و لائح و صرير قلم از اعلی مقام عالم مرتفع. از حقّ بترسيد ، اوست منتقم حقيقی. اين است نبأ اعظم و امر عظيم ، مقامش را بفهميد و در آنچه ظاهر شده انصاف دهيد قد اشرَقَتِ الارضُ بنور ربّها و نوّرت البلاد بنور موجدها. جهد نمائيد تا وقت باقی و امر ظاهر خود را محروم منمائيد.

سوم شهر البهاء - ٢٣ مارس

امروز فرات علم از يمين عرش جاری و سرّ مکنون مخزون ظاهر. اگر چه بر حسب ظاهر اشياء موجوده عالم مثل قبل مشاهده می شود و لکن لا واللّه ، آفتابش ديگر و سمائش ديگر و ارضش ديگر ، امروز ظهور بديع من جميع جهات است ، طوبی از برای عينی که به افق ظهور ناظر و از برای اُذُنی که ندا را اصغاء نمود و به احکام منزله الهی تمسّک جست. او از اصحاب سفينه ای است که در بحر اسماء به اِذن فاطر سماء سير می نمايد. انشاء اللّه موفّق شوند به آنچه در کتاب از قلم اعلی جاری و مؤيّد گردند بر آنچه که به طراز بقا مزيّن و باقی است .

چهارم شهر البهاء - ٢٤ مارس

امروز آفتاب به قَد اَتَی الوهّاب ناطق و اشياء به قَد اَتَی فاطرُ السّماء متکلّم ، سدره مُنتهی اشجار و اوراق و اثمار را مژده می دهد و بشارت می دهد به ظهورِ کنزِ مخزون و غيب مکنون و جبال عالم ، طور را تهنيت می گويد ، چه که اين ايّام کأس وصال می نوشد و کوثر لقا می آشامد ، بعد از يأس به مکلّمش مأنوس. از قلم اعلی بر هر ورقی از اوراق اين کلمه عليا مرقوم: از ارياح بگذر و به ارادة اللّه حرکت نما .

پنجم شهر البهاء - ٢٥ مارس

-به لسان پارسی بيان الهی را بشنو. امروز بحر را امواجی ديگر و آفتاب را اشراقی ديگر و عالم را فرحی ديگر. اگر چه مظلوم در سجن ساکن و بين ايادی اعدا مبتلی و لکن به کمال سرور بر عرش ظهور مستوی. دوستان را ندا می فرمايد به ندائی که از برای آن انتها نيست به دوام ملک و ملکوت مرتفع است. اگر چه مشرکين بيان عمل نمودند آنچه را که اهل فرقان نکردند، گفتند آنچه را که آن حزب نگفتند، لَعَمرُ الله اين حزب اخسر از حزب قبل مشاهده می گردند. آيات به مثل امطار هاطل و نازل ، بيّنات ظاهر و باهر، مع ذلک به اوهامات خود مشغول و در ترتيب حزبی مثل حزب قبل ساعی و جاهد. از حقّ ميطلبيم اهل بها را تأييد فرمايد به شأنی که ما سوی اللّه را معدوم مشاهده نمايند و به افق اعلی ناظر باشند و با رِجل حَديد بر امر الهی قيام کنند لئلّا تزلّهم شبهاتُ المُتوهّمين و اشاراتُ المُعرضين .

ششم شهر البهاء - ٢٦ مارس

للّه الحمد عرف محبّت اولياء متضوّع است ، به لسان ناطقند و به قلب مقبل و بر خدمت قائم. امروز يک قطره از اعمال به مثابه درياست و ذرّه مانند آفتاب ، چه که ايّام ظهور اعظم است ، عفوش سبقت داشته ، جودش سبقت داشته، رحمتش سبقت داشته ، کرمش سبقت داشته، ستر می نمايد آنچه مشهود است و اظهار می فرمايد آنچه مستور است. جميع کتب قبل در ذکر اين يوم مبارک جشنها بر پا نموده اند. فی الحقيقه اليوم حقايق عالم به فرح اعظم و سرور اکبر مزيّن. طوبی از برای نفسی که قدر يوم را شناخت و بما يَنبَغی عامل شد .

هفتم شهرالبهاء - ٢٧ مارس

اکثر از ناس غافلند و از عرفان يوم اللّه علی ماهو حقّه محروم. در هر ارض که وارد می شويد بايد ماء حَيَوان باشيد از برای تشنگان و مصباح منير باشيد از برای نفوسی که در ظلمات ظنّ از عين وهم نوشيده‌اند. وصيّت می نمائيم کلّ را به اخلاق پسنديده. اَن اشعَل القلوبَ بِنار حبّی ثُمَّ اذکُرهم بذکری الجميل. بگو ای عباد، بحر بخشش ظاهر شده و آفتاب دانش اشراق نموده، مذهب الهی که علّت اتّحاد اهل عالم است او را سبب اختلاف نکنيد. يا نبيل، اگر ناس به آنچه ظاهر شده مطّلع شوند جميع به افق اعلی توجّه نمايند و از غير او خود را فارغ و آزاد مشاهده کنند. بگو در بأساء و ضرّاء به حقّ اقتدا نمائيد و به حبل صبر و اصطبار متمسّک باشيد.

هشتم شهرالبهاء - ٢٨ مارس

امروز روزی است که جميع مقرّبين لقايش را طالب و آمل. کتب الهی بر اين نعمت عظيمه کامله شاهد و گواه است و کلّ را به افصح بيان به آن بشارت داده. بگو ای دوستان ، کسب مقامات باقيه نمائيد. سراج وجود را ارياح مختلفه احاطه نموده و مدد الهی که به مثابه دهن است اگر قطع شود فی الحين بيفسرد. از حقّ می طلبيم شئونات فانيه ايشان را از عنايات باقيه محروم نسازد. جميع ناس از عالم و جاهل منتظر اين يوم بوده‌اند و چون فجر يوم الهی دميد کلّ محجوب مشاهده شدند اِلّا عِدّة اَحرفِ وجه اللّه المهيمن القيّوم. جميع احتجابات و سبحات مانعه علمای عصر بوده‌اند. در قرون اولی تفکّر نمائيد که چه کردند و چه وارد آوردند. طوبی لِمَن نَبَذهم عَن ورائِه مقبلاً الی الافق الاعلی. اين نفوس اگر چه به اسم علم معروفند و لکن اجهل عباد ارض بوده و هستند. عالم حقيقی به مثابه بصر است از برای هيکل عالم. امروز نفحات قميص متضوّع و مکلّم طور بر اعلی المقام ناطق و بحر حَيَوان در امواج و نسمات فضل در مرور. مبارک نفسی که آگاه شد و به مقصود فائز گشت .

نهم شهر البهاء - ٢٩ مارس

به اسم حقّ و عنايت حقّ و قدرت حقّ بر خدمت حقّ قيام نما. قيامی که کينونت استقامت تَهَلَّلَ عَن ورائِه .از نار محبّت افئده و قلوب را مشتعل نما و از نور معرفت وجوه را منوّر دار تا افئده و قلوب مخلصين از جميع شبهات و شئونات و اشارات مقدّس شوند و فارغ و آزاد در ممالک و ديار الهی به ذکر و ثنا و تبليغ امرش مشغول گردند. بگو ای تشنگان، فرات رحمت جاری و ای مشتاقان بحر وصال موّاج. ای منتظران، حضرت مقصود ظاهر و آشکار. چشم را از برای چه روز نگاه داشته‌ايد و قلب را از برای چه وقت و لسان و آذان را از برای چه هنگام ؟ امروزبصر باعلی النّدا ميگويد: يوم يوم منست چه که مقصود عالم به کلمه ” اُنظُر ترانی “ ناطق. گوش می گويد: ”تاللّهِ انَّ الوقتَ وقتی “ چه که ندای احلی از شطر کبريا مرتفع است و لسان در ملکوت بيان به ” اَنَّ اليومَ يومی “ متکلّم. صد هزار طوبی از برای نفسی که شئونات عالم و تلوّناتِ اَعراض او را از جوهر الجواهر منع ننمود و اشيای فانيه او را از ملکوت باقی باز نداشت.

دهم شهر البهاء - ٣٠ مارس

امروز تجلّيات آفتاب حقيقت بر کلّ تابيده و مدائن و ديار از جذب ندای مختار در شَغَف و انجذاب. اين ندا کوثر حَيَوان است از برای ابرار. قَد وَصَفَهم اللّه فی الکتاب:” اِنَّ الابرار يشرَبون مِن کأس کان مزاجُها کافوراً “ طوبی از برای وجودی که به اين هستی فائز گشت و موجود شد و وَيل لکلّ غافل مُريب. و حقايق ذکر و ثنا سزاوار نفوسی است اليوم که شماتت قوم و نعيق ناعقين و تهديد ظالمين ايشان را از نورِ مُشرقِ مُبين منع ننمود، ندای حقّ را شنيدند و به او پيوستند. ايشانند اعلام هدايت و رايات عنايت .

يازدهم شهرالبهاء - ٣١ مارس

ای دوستان محبوبِ امکان، اليوم يومی است که نسيم خوش روحانی از قميص منير ربّانی در مرور است و روح قدسی به کمال رقّت و لطافت در حرکت و اهتزاز. به قلوب توجّه نمائيد تا آن را بيابيد و به آذان متوجّه باشيد تا صوت خوش آن را بشنويد. آنچه امروز از نفسی فوت شود تلافی آن در قرنها و عصرها نخواهد شد. چون حلقه خاتم جمع باشيد و به ذکر دوست مشغول تا کوثر حَيَوانِ عرفان را از يد عطا اخذ نمائيد و در محافلی که خالی از اغيار است بنوشيد و بنوشانيد تا حاسدان و مُغِلّان و مُنکِران مطّلع نشوند. بايد نظر را از ما سوی اللّه بردارند و به حقّ ناظر باشند ، چه اگر به اين مقام فائز گردند ناملايمات دنيا و حجبات اهل ضلالت ايشان را محزون ننمايد و از حقّ محجوب نسازد .

دوازدهم شهرالبهاء - ١ آوريل

ذکر و ثناء اولياء مالک اسماء را لايق و سزا که حجبات علما و سبحات فقها و اعراض حکما ايشان را از افق اعلی منع ننمود و از دريای رحمت الهی محروم نساخت، قلوبشان به نور عرفان منوّر و وجوهشان به افق ابهی ناظر و متوجّه. ايشانند عبادی که فرموده: ” لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذکر الله “ از ضغينه و بغضا مقدّسند و از مکر و خدعه منزّه، با جميع احزاب به روح و ريحان، اگر ارض طيّبه مبارکه يافتند القاء کلمه نمايند و الّا فَلا. جدال و نزاع و محاربه و سفکِ دماء از سجيّهٔ اهل حقّ نبوده و نيست. اين ظهور اعظم مخصوص تطهير نفوس عَن کلّ ما تَکرَهُه العُقول آمده طوبی از برای نفوسی که به عدل و انصاف تمسّک جستند و به طراز صدق و وفا مزيّنند .

سيزدهم شهرالبهاء - ٢ آوريل

انشاء الله از کوثر بيان رحمن مردگان وادی غفلت و نادانی را زنده نمائيد تا کلّ از فرات رحمت رحمانی بياشامند و به افق اعلی توجّه نمايند. امروز روزی است که از برای او شبه و مثلی نبوده ، انشاء الله مقرّبين و مخلصين به اعمالی موفّق شوند که آنهم از شبه و مثل مقدّس باشد. در جميع احوال دوستان را از نفحات قميص رحمن تازه و خرّم دار. قسم به جان محبوب امکان که اقلام عالم و السن امم از وصف و ثنای اين يوم بديع عاجز و قاصر است. آنچه در کتب قبل بود امروز ظاهر و هويدا. قُل تاللّهِ قَد ظَهَرَ مَن جَعلَ الفجرَ ظلاماً و مَشی علی مَشارفِ الارض .

چهاردهم شهرالبهاء - ٣ آوريل

ای دوستان، عرف قميص رحمن در کلّ اَحيان متضوّع و سماء فضل مرتفع و شمس جود مُشرق، جهد نمائيد تا به امری فائز شويد که باقی و دائم بماند. عنقريب دنيا و آنچه در اوست فانی و معدوم خواهد شد، چنانچه مشاهده می نمائيد. شما ازاهل ملکوت بقا محسوبيد. بايد به اعانت مالک اسماء خود را از شئونات غير مرضيّه و حدودات نفسيّه مقدّس و منزّه داريد. نيکوست حال نفسی که از قلم اعلی ذکرش جاری شد و بما اراد الله فائز گشت نَسئَلُ اللّهَ باَن يُوَفِّقَ الکلَّ علی خدمتهِ و طاعتِه .

پانزدهم شهرالبهاء - ٤ آوريل

حمد مقدّس از ذکر ممکنات ساحت امنع اقدس حضرت مقصودی را لايق و سزاست که به مفتاح اسم اعظم باب لقا را بر وجه عالم و جميع امم گشود و بِاَعلَی النّداء ما بين ارض و سماء صلا در داد و کلّ را به افق اعلی که مقرّ ظهور و بروز مالک اسماست دعوت فرمود، باب وصال بگشود و به صراط مستقيم راه نمود و لکن قوم از اين يوم و عرفانش ممنوع و محروم. طوبی از برای نفوسی که نسايم صبح ظهور را ادراک نمودند و از قبور غفلت از نفحات وحی برخاستند. ايشانند عبادی که در کتب قبل و بعد مذکورند و حقّ جلّ جلاله به ايشان بشارت داده و از اهل سفينه حمرا محسوب داشته، جلّت عنايتُه و عَظُمَ سلطانُه.

شانزدهم شهرالبهاء - ٥ آوريل

لِلّه الحمد انوار آفتاب عنايت الهی عالم را احاطه نموده و ذرّات کائنات را روشن و منير فرموده. ای عجب، کلّ العجب، اکثری از عباد محروم مشاهده می شوند، بعضی را سکر غرور منع نموده و برخی را سکر ثروت و حزبی را شئونات نفس و هوی و قومی را شبهات و اشارات علما. مَع اعراض و اعتراض و انکار اهل ارض مالک اسماء جَلّت عظمتُه و عَظُمَت اقتدارُه، در جميع احيان اهل امکان را بما يُقَرِّبهم اليه دعوت نمود و به سبيل مستقيم هدايت فرمود و لکن قساوت قلوب و شقاوت نفوس بشأنی ظاهر که فيوضات فيّاض حقيقی را انکار نمودند و اشراقات آفتاب سماء معانی را به حجبات نفس و هوی مستور داشته به اين هم اکتفا ننموده فتوی دادند بر آنچه که اهل فردوس اعلی و سکّان جنّت عليا به فزع و جزع آمدند .

هفدهم شهرالبهاء - ٦ آوريل

آفتاب ظهور مُشرق و بحر بيان در امواج. نيکوست حال نفسی که خود را محروم نساخت و به فيوضات نامتناهيه الهيّه در اين ربيع به بديع فائز گشت. ای دوستان، لسان رحمن می فرمايد فرصت را از دست مدهيد و وقت را غنيمت شمريد. کذلک يأمُرُکم مالکُ يوم الحساب .

هجدهم شهرالبهاء - ٧ آوريل

به لسان پارسی ندای مظلوم را بشنو که شايد دوستان حقّ از کوثر بيان بياشامند و بر امر محبوب ثابت و راسخ مشاهده گردند. بگو ای دوستان، دنيا را وفائی نبوده و نيست، چه که تغيير و تبديل او در کلّ حين مشاهده شده و ميشود. صاحبانِ بصرِ اطهر و ناظرانِ منظر اکبر به الوان مختلفه اعتناء نداشته و ندارند، به حقّ ناظرند و به او متمسّک. انشاء الله جميع بر کلمه واحده جمع شوند و به تبليغ امر محبوب عالميان مشغول گردند و در جميع احوال از حکمت خارج نشوند. اين کلمه ای است که در کتاب الهی مرّةً بعدَ مرًّةٍو کرّةً بعد کرّةٍ نازل شده. انشاء الله بايد به اخلاق مرضيّه و اعمال طيّبه ظاهر شوند.

نوزدهم شهرالبهاء - ٨ آوريل

يا روبين حقّ مُبين می فرمايد: امروز ربيع رحمن ظاهر و نهالهای جديده که از يد تربيت الهيّه در رضوان احديّه غرس شده بود به اثمار جنيّه و اوراق لطيفه ظاهر و مشهود و لکن ظالمان عصر، يعنی علمای جاهل، در قطع آن جهدها نموده و می نمايند. بگو ای فراعنه ارض، اگر فرعون قادر بر اطفاء نور الهی شد شما هم می شويد و لکن هيهات هيهات، اراده او مهيمن است بر اراده های اهل عالم و قدرتش نافذ و علمش محيط بوده و خواهد بود .

اوّل شهرالجلال - ٩ آوريل

بايد جميع دوستان الهی به آداب و اخلاق و اقوال طيّبهٔ لايقه مزيّن باشند. صفات پسنديده به منزله جنود است و از برای امر الهی ناصر و معين، طوبی از برای نفوسی که به اين جنود مداين قلوب را تصرّف نمودند. اين ظهورِ اعظم مقدّس از خلق و ما عِندهم بوده و خواهد بود. بايد جميع فوق همم اهل عالم طيران نمايند و در صدد آن باشند که جميع مَن علی الارض را تربيت نمايند و به صراط مستقيم هدايت کنند يعنی به مقامی که لايق شأن انسان است. جميع دوستان در سبيل حقّ جلّ جلاله ملامت و شماتت شنيده‌اند و حمل شدائد و زحمات و مشقّات نموده‌اند. حال بايد آنچه را در سبيل الهی حمل نموده‌اند محو ننمايند و به اسم حقّ مراتب و مقامات خود را حفظ نمايند. لَعَمرُ الله يوم ،يوم جزاست و يوم مکافات است، از شئونات خود غافل نشويد، قدر خود را بدانيد. دنيا به مثابه سراب است، عنقريب به فنا راجع شود. امروز هر الحمد لِلّه تجلّيات انوار آفتاب حقيقی عالم را فرا گرفته. فضل الهی به شأنی ظاهر که هر ذی فضل و علمی از ادراک آن عاجز است. مبارک نفسی که در اين ايّام به کلمه‌اش فائز شد و به ذکرش مفتخر گشت. به حرفی از کتاب ملکوت ، مُلکِ سموات و ارض معادله ننموده و نمی نمايد. عنقريب درايج و مقامات ظاهر گردد و آنچه در الواح از قلم اعلی نازل و جاری شده مشاهده شود. الاَمرُ بيَدِه، يَفعَلُ و يحکُمُ و هو المقتدرُ القدير.

دوم شهر الجلال - ١٠ آوريل

الحمد لِلّه تجلّيات انوار آفتاب حقيقی عالم را فرا گرفته. فضل الهی به شأنی ظاهر که هر ذی فضل و علمی از ادراک آن عاجز است . مبارک نفسی که در اين ايّام به کلمه‌اش فائز شد و به ذکرش مفتخر گشت. به حرفی از کتاب ملکوت ، مُلکِ سموات و ارض معادله ننموده و نمی نمايد. عنقريب درايج و مقامات ظاهر گردد و آنچه در الواح از قلم اعلی نازل و جاری شده مشاهده شود. الاَمرُ بيَدِه، يَفعَلُ و يحکُمُ و هو المقتدرُ القدير.

سوم شهر الجلال - ١١ آوريل

به لسان پارسی ندای مظلوم را بشنو. حقّ در سجن اعظم مظلوم و ممنوع، ناصر می طلبد، بگو ای دوستان الهی و ای شاربان رحيق معانی، ناصر، جنود ظاهره نبوده و نيست و اسلحه موجوده نبوده و نخواهد بود، بلکه کلمه طيّبه و اعمال حسنه و اخلاق روحانيّه بوده. ای اهل بهاء به جنود اعمال و اخلاق مظلوم را نصرت نمائيد و همچنين به جنود صبر و اصطبار، لِئَلّا يَظهَرَ مِن احدٍ ما تَکْدَرُ به النّفوس و تَضطَرِبُ به القلوب. جميع جنود عالم به اين جنود برابری نتواند، مدائن افئده و قلوب به اين جنود مفتوح. بسا مُدُن و قُری که به يک عمل پاک به افق اعلی توجّه نمودند و به ذيل مالک اسماء تشبّث جستند. طوبی از برای نفسی که حلاوت اخلاق را يافت و ادراک نمود .

چهارم شهر الجلال - ١٢ آوريل

از برای امرا هيچ طرازی و هيچ ثوبی و هيچ علامتی بهتر از عدل نبوده و نيست. طوبی از برای اميری که عالم را به انوار عدل منوّر نمود و ما بين احزاب به انصاف حکم فرمود. اميری که موفّق شد به عدل او از عباد مقرّبين در کتاب مُبين از قلم اعلی مسطور و مذکور، مقامش عِندَ الله اعظم و شأنش اعلی و ابهی، چه که از امرا و وزرا و حکّام و صاحبان ثروت بسيار مشکل است به فيوضات فيّاض حقيقی فائز شوند، به لسان يَحتَمِل، و لکن به جَنان هيهات هيهات و اگر نفسی فائز شود او از اعلَی الخلق لدَی الحقّ مذکور.

پنجم شهر الجلال -١٣ آوريل

بايد کلّ بما اُمِروا بِهِ متمسّک باشند، در هيچ شأنی از شئون و هيچ امری از امور از آنچه از قلم اعلی جاری از امانت و ديانت و عصمت و عفّت و اعمال و اخلاق غفلت ننمايند. کلّ بايد به افق اعلی ناظر باشند و همّت در اصلاح و رفع ما تَکَدَّرَ به العباد نمايند. از حقّ بطلب جميع را به طراز عدل و انصاف مزيّن فرمايد. طوبی از برای نفوسی که در ليالی و ايّام به نصايح و مواعظ به تهذيب نفوس مشغولند. اين فقرات بايد اَمام وجوه احبّاء الهی ذکر شود که مباد نفسی غافل گردد و به امری که لايق ايّام الهی نيست مشغول شود. انّه هوالنّاصحُ العليم و المُبيّنُ الحکيم. لا اله الّا هو العليُّ العظيم .

ششم شهرالجلال - ١٤ آوريل

فی الحقيقه بايد احبّای حقّ جلّ جلاله در کلّ احيان متذکّر باشند و به اعمال و اخلاق سبقت گيرند. اين است شأن انسان، تَبارکَ الرّحمن الّذی اَظهَرَه و جَعَله مظهراً لِاَوامرِه و احکامِه. اميد هست که مدن قلوب عالم را به جنود محبّت و اصلاح فتح نمايند تا شائبه ضغينه و بغضا نماند و رايحه آن قطع شود. بُغاةِ ارض و طُغاةِ آن در هر عصری مانع خير و ظهورات فيض فيّاض حقيقی بوده‌اند. مقامی را که عين عالم شبه آن نديده از او اعراض نموده‌اند و خود را از اهل ايمان می شمرند. سبحان اللّه به ورقه يابسه متمسّک و مقبلند و از سدره منتهی معرض. اين است شأن غافلين. از حقّ اصلاح می طلبيم و تأييد می خواهيم. اوست قادر و توانا .

هفتم شهرالجلال - ١٥ آوريل

هر عملی امروز از عاملی صادر شود او از سلطان اعمال در کتاب الهی مسطور. امروز روز خدمت و نصرت و استقامت و ذکر و ثناست. لَعَمرُ اللّه اليوم ذرّه قادر که به مقام آفتاب رسد و قطره مقتدر که به عظمت بحر فائز گردد، چه که اشراقات انوار آفتاب ظهور عالم را احاطه نموده. يا حزبَ اللّه، به کمال همّت و حکمت و اتّحاد بر نصرت امر مالک ايجاد قيام نمائيد، وقت را غنيمت شماريد، چه که قرون و اعصار به آنی از آن معادله نمی نمايد. قَد شَهِدَ بذلک مالکُ يومِ الدّين فی کتابِه المبين .

هشتم شهرالجلال - ١٦ آوريل

در جميع امور ملاحظه عباد اللّه نظر به فضل و رحمت سابقه لازم، لذا بايد در جميع اعمال ملاحظه نمود تا امری از نفسی صادر نشود که سبب حزن احدی گردد، مخصوص دوستان الهی که عين عنايت به ايشان ناظر است و رشحات بحر کرم به ايشان متوجّه و آنچه به گمان برود که سبب منع خير عامّهٔ ناس شود عمل به آن و ارتکاب به آن ابداً جايز نبوده و نخواهد بود.

نهم شهر الجلال - ١٧ آوريل

حمد محبوب عالميان را که به شطر دوست توجّه نموديد و به قميص عرفانش مزيّن گشتيد. انّه مَعَ مَن ارادَه و يُريدُه. از خدا بخواهيد که لم يَزَل و لا يَزال به عرفانش فائز باشيد و به ذکرش ذاکر. قلم امر وصيّت می فرمايد احبّای خود را به استقامت کبری، چه که از اعظم امور بوده و خواهد بود و احدی به اين مقام فائز نه مگر نفوسی که آنچه استماع و اصغاء نموده‌اند از قلب محو نمايند و به آنچه محبوب به آن ناطق است متوجّه باشند، چنانچه مشاهده می شود اکثری از نفوس به قصص و حکايات مذکوره از شاطی بحر احديّه ممنوع شده‌اند و حال آنکه واضح است که آنچه در دست داشته و شنيده‌اند يا از اصل صحيح نبوده و يا معنی آن را ادراک ننموده‌اند. در کلّ احوال بايد به ذکر حقّ متعال ذاکر باشيد و از دونش منقطع، از منع محزون نباشيد، در نصرت امر بقدر وسع قيام نمائيد .

Ocean 2.0 Reader. Empty coverOcean 2.0 Reader. Book is closedOcean 2.0 Reader. FilterOcean 2.0 Reader. Compilation cover