مكاتيب عبدالبهاء جلد هفتم
Category: Bahá’í
4:26 h 239.1 mb

مكاتيب حضرت عبدالبهاء
جلد هفتم


هُو الابهی

الهی الهی انت الرّحمن انت الرّحيم هب لی من لدنک قوّة ملکوتيّة لاقوم بها علی عبوديّة عتبتک المقدّسة و الفناء فی فِناء باب احديّتک المنزّهة الهی انت تعلم انّ کلّ آمالی متوجّهة الی هذه المنحة العظمی و الموهبة الکبری و انّی خاضع خاشع متذلّل منکسر اليک متوکّل عليک متضرّع لديک فی کلّ صباح و مسآء ان توفّقنی علی ما تحبّ و ترضی ايربّ هذه امتک الّتی آمنت بک و بآياتک و ايقنت ببرهانک و ميثاقک و صدّقت بکلماتک و طافت حول مطاف الملأ الأعلی و توجّهت الی الملکوت الابهی ايربّ وفّقها علی رضاک و انظر اليها بنظر الرّحمة و انطقها بثنائک و احفظها فی کهف حفظک و کلائتک انّک انت الکريم الرّحيم الوهّاب و البهآء علی اهل البهآء ع‌ع


هُو اللّه

نامه‌ات رسيد و سبب سرور گرديد تا بحال خدمت بملکوت ابهی نمودی و موفّق گرديدی اميدوارم که من بعد بهتر شوی و بيشتر خدمت نمائی الحمدللّه ملحوظ نظر عنايتی و مشمول الطاف بينهايت روز بروز قدم پيشتر نهی و بخُلق و خوی و رَوِش و سُلوک خوشتر گردی تا سبب هدايت جمعی شوی و باعث روشنائی اقليمی گردی و عليک البهآء الابهی ع‌ع


هُو اللّه

الهی الهی هذه امتک الموقنة بآياتک المشتعلة بنار محبّتک قد صعد شقيقها الی العالم الأعلی و رجع اليک حافياً عريّاً بادی الفقر و الفناء و قصد باب رحمتک الکبری و التجأ اليک يا مجير الضّعفاء مستجيراً بکهفک الاوقی و ملاذ رحمتک الّتی سبقت الأشيآء ايربّ انت العفوّ و انت الغفور فاغفر له بفضلک يا ربّی الودود و کلّ خطيئة و کلّ زلّة و ذنوب انّک انت الرّحمن و انّک انت المنّان و منک العفو و الغفران اَجِرهُ يا الهی فی جوار عفوک و اورِده علی مورد فضلک و ادخله فی قباب رحمتک و ارزقه من نعمک و آلائک انّک انت الکريم الرّحيم و انّک انت البرّ الرّؤوف العليّ العظيم

ای امة الله، فراموش نشده و نخواهی گشت هميشه در خاطر هستی از فضل جمال ابهی چنان اميدوارم که در کمال انجذاب و اشتعال بآزادی در بين اماء رحمن محشور گردی که نفحات تقديس و تنزيه مشام طلعات نورآء را معطّر نمايد. شب و روز بکوش و تضرّع و ابتهال نما که قوّه انقطاع احاطه نمايد و فيوضات تضرّع و ابتهال متتابع و مستمرّ شود. قلب مانند آفتاب گردد و روح مستبشر بمواهب ربّ الارباب نفس مطمئنّه گردد و حقيقت قلب راضيه و مرضيّه تا روح قدسی جلوه نمايد و جمال بيمثال پرتو تأييد افشاند اينست صفت نفوس منجذبه الی اللّه از فوت متصاعد الی اللّه اخوی محزون و متأثّر و متکدّر نباشيد اين پرواز آزادی او بود و اين انتقال کامرانی او از جميع بلايا و محن و رزايا آزاد شد و بجوار رحمت کبری شتافت و عليک التحيّة و الثّنآء ع‌ع


هُو الابهی

اللّهمّ هذه امتک الّتی آمنت بمشرق شمس فردانيّتک و مطلع نيّر وحدانيّتک و شاهدت آياتک و صدّقت بکلماتک و خضعت بسلطانک و اهتزّت من نفحاتک و نطقت بثنائک بين امائک و انتسبت باحد من امنائک الّذی احتمل کلّ مصيبة فی سبيلک و اصطبر علی کلّ رزيّة فی طريقک و ذاق کلّ مرارة طلباً لرضائک و شرب نقيع کلّ مرير فی قضائک فثبت فنبت و استقام و قام علی اعلاء کلمتک جهاراً و نشر نفحاتک واضحاً بحضرة الامراء و محضر الوزراء فی مملکتک ايربّ ايّدها علی ما تحب و ترضی و اشدد ازرها بشديد القوی ثابتة علی عهدک و ميثاقک راسخةً علی حبّها بکلمتک متمسّکة بعروتک الوثقی انّک انت الفعّال لما تشآء انّک انت الکريم الرّحيم ع‌ع


هُو الابهی

ای اخوات حقيقی جناب زائر، خوشا بحال شما که در عتبه مقدّسه مذکوريد خوشا بحال شما که در قلوب صافيه معروفيد. خوشا بحال شما که مورد الطاف جمال قدميد. خوشا بحال شما که مظاهر عنايت ربّ قديميد. ايمان و ايقان و اطمينان الطاف و عنايت اوست پس ای ورقات وقت خرق حُجُبات صمت و سکوت است و هنگام شعله ميثاق در قلوب اهل ملکوت شوری برافکنيد و شعله‌ ئی بزنيد قدم ثبوتی بنمائيد و بآهنگ ملکوت ابهی مناجات نمائيد و بشکرانه زبان بگشائيد و البهآء علی کلّ امةٍ ثابتةٍ ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء الرّحمن، از الطاف و عنايت جمال قدم روحی له الفدآء اميد است که هر يک از آن امآء الرّحمن بنار موقده الهيّه چنان شعله برزند که بحرارت محبّت اللّه جهانی را روشن نمايد و بنطق فصيح و لسان بليغ و تأييدات روح القدس چنان از جوهر تبيان بيان نمايد که فصحا و حکما و عرفای من علی الأرض حيران بمانند و ليس ذلک علی اللّه بعزيز. ای امآء اللّه، توجّه بملکوت ابهی نمائيد و انقطاع از ما سوی. تشبّث بذيل تقديس کنيد و توسّل بعهد و پيمان ربّ مجيد. شما اوراق سدره هدايتيد و اثمار شجره عنايت، در ظلّ کلمه توحيد مستظلّيد و در بحر موهبت حضرت احديّت. عين رحمت ناظر بشماست و سحاب مرحمت فائض بر شما. تجلّی غفور است که چون شعله طور است موج عظيم است که از بحر قديمست نسيم عنايت است که از مهبّ لطف حضرت احديّت است. رشحات ابر احسان است که در نزول است طفحات حياض رحمن است که در ظهور و بروز است. پس همّتی نمائيد تا از فيض ملکوت محروم نگرديد و در ظلّ کلمه رحمانيّت محشور شويد و در فضای حبّ و عشق جمال قديم و نور عظيم اسب برانيد تا گوی سبقت و پيشی را از ميدان بربائيد و البهآء عليکنّ يا امآء اللّه ع‌ع


هُو الأبهی

ای امة اللّه، توجّه بملکوت صدق ابهی نما و بگو ای مقصود من فی الوجود ای معبود من فی الغيب و الشّهود کنيز نا چيز را عزيز نما و در هر چيز تميز بخش و شورانگيز فرما تا در سبيل عزيز مصر بقا يوسف ملکوت جمال ابهايت جان رايگان فدا نمايد و در اشتياق رويت بدلالت نفحه قدس خويت بکويت شتابد و رخ از بيگانه بتابد و به يگانگيت بپرستد توئی مقتدر و توانا ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء رحمن، الحمدلله درگاه احديّت را کنيزان عزيزانيد و آستان مقدّس را خادمه‌های مقرّب و پاسبان ديگر چه فخر و مباهاتی اعظم از آن. حال قدر و مزيّتش مجهول ولی عنقريب آثار قبول مشتهر. لهذا بايد زبان بشکر مستمرّ بگشائيد تا شجره وجود ثمر بخشد وَ لَئنْ شَکَرْتُمْ لَأزَيدَنَّکُمْ تحقّق يابد و عليکنّ البهآء الأبهی ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء رحمن، الحمدلله ورقات سدره رحمانيّتيد و ازهار حديقه هدايت و روحانيّت از چشمه حيوان نوشيده‌ايد و از مآء معين و عين تسنيم ايقان نشو و نما نموده‌ايد. حال بايد همواره بنسيم موهبت از مهبّ عنايت در اهتزاز و حرکت آئيد و يوماً فيوماً طراوت و لطافت و روحانيّت تازه حاصل نمائيد تا جنّت ابهی را بنفحات قدس بيارائيد هر يک آيت موهبت شويد و نار موقده هدايت. شب و روز بذکر جمال ابهی ملأ اعلی را محظوظ و مسرور کنيد و بنعره يا بهآء الأبهی ملائکه سما را مشعوف و ممنون نمائيد از شعله محبّتش دمی خمودت نجوئيد و از ياد جمالش نَفَسی فراغت نخواهيد. ای اماء رحمن و کنيزان جمال ابهی، آيا ميدانيد در چه عهد و دوريد و در چه قرن و عصر اين دور حضرت کبرياست و اين قرن عصر جمال ابهی يا بشری يا بشری يا طوبی يا طوبی يا فرحا يا فرحا يا سرورا يا سرورا من هذه الموهبة الکبری و من هذه المنحة العظمی قد اشرقت انوارها علی الأرض شرقها و غربها و انتشرت نفحاتها علی الآفاق جنوبها و شمالها و عليکنّ التحيّة و الثّنآء ع‌ع


هُو اللّه

ای اماء رحمن، تلاوت آيات و مناجات مورث انجذابست و محدث التهاب بنار محبّت ربّ الارباب پس در انجمن اماء الرّحمن چون ترتيل کلمات الهيّه گردد آذان ملأ اعلی استماع کند و فرياد برآرند که طيّب اللّه الأنفاس طوبی لکنّ يا اماء الرّحمن و الورقات المنجذبة بمحبّة البهآء المهتزّة من نسائم رياض ملکوت الابهی المستبشرة ببشارات اللّه المتأجّجة الأحشاء بنار محبّة اللّه الهامعة المدامع فی مناجات اللّه الشّاخصة الابصار توجّهاً الی جبروت الاسرار فعليکنّ الثّنآء و عليکنّ البهاء و عليکنّ النّعوت من الملأ اعلی و عليکنّ الرّأفة من الربّ الکبريآء ع‌ع


هُو اللّه

ای اماء رحمن، چون ورقات طيّبات ثابتات راسخات تمسّک بشجرهٔ مبارکه دارند از فيض ابر عنايت و رشحات سحاب موهبت همواره در نهايت طراوت و لطافتند و در جنت ابهی در غايت سبز و خرّمی از فضل قديم ربّ کريم مستدعيم که آنورقات را بنفحات گلشن ابهی در جميع اوقات روح و ريحان افزايد و چنان مشتعل فرمايد که شعله نار عشق بعنان ملأ اعلی رسد و عليکنّ التّحيّة و الثّنآء ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء رحمن، در اين دم که عبدالبهآء در نهايت تضرّع و ابتهالست و ساجد عتبه مقدّسه حضرت رحمن بذکر شما مشغول شدم و انشآء اللّه بالنيّابه از شما در وقتی پر روح و ريحان مقابلاً للبقعة المبارکة زيارت تلاوت مينمايم و استدعای الطاف بينهايت ميکنم تا نفحات روحانيّه ملکوت ابهی قلوب شما را متأثّر نمايد و از اين عالم فانی بيزار کند و بجهان الهی مشتاق فرمايد تا بکلّی منجذب جمال باقی گرديد و شب و روز بمحبّت جمال ابهی افروخته و جانسوخته و روش تقديس و تنزيه آموخته بنار محبّت اللّه بگدازيد و عليکنّ التحيّة و الثّنآء ع‌ع


هُو الابهی

ای ورقه موقنه، غفران مادر خواهی و آمرزش آن مغفوره جليل اکبر جوئی. ای امة الله، چون آن ورقه متصاعده منتسب حضرت اسم اللّه الاصدق شهيد مجيد بود و در ظلّ کلمه وحدانيّت مقرّ داشت و بآتش محبّت دلبر ابهی روحی لعتبة المقدّسة الفداء مشتعل بود البتّه در بحر غفران مستغرق است و در فردوس عفو و احسان مخلّد رويش بنور رضا روشن است و خُويش چون مشک و عبير منتشر در آفاق کرم. مطمئن باش و راحت که سر‌مست جام عنايت است و مسرور از الطاف حضرت احديّت و البهآء عليک و عليها ع‌ع


هُو الابهی

ای امآء رحمن، دست عجز و نياز بدرگاه حضرت بی‌نياز برآريد که ای پروردگار بی‌انباز مقدّسی و منزّه رحيمی و مهربان مجيری و دستگيری اين بيچارگان را در پناه خود منزل ده و اين افتادگان را در کهف حفظ و حمايت خويش از شرّ اهل نفاق محفوظ دار انت الحافظ المقتدر العزيز القدير ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء الرحمن، شکر کنيد حضرت حيّ قيّوم را که بخدمت موفّق گرديديد و در سبيل الهی کوشيديد خدمات مشکوره شما در درگاه احديّت مقبول طوَبی لکنّ يا امآء الرّحمن من هذا الفضل العظيم بشری لکنّ من هذا الفوز المبين ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء رحمن، فضل و موهبت حضرت يزدان تاجی از موهبت کبری برهامه شما نهاد که گوهر درخشنده‌اش هدايت اللّه و جواهر رخشنده‌اش محبّت اللّه است لهذا بايد در هر نَفَس صد هزار شکرانه نمائيد و سجده دوگانه بدرگاه خداوند يگانه بجا آريد تا پرتو اين فيض جليل روز بروز مزيد گردد و درخشندگی آن گوهر تابان ازدياد يابد همواره بآستان خداوند يگانه نماز آرم و عجز و نياز نمايم که تأييد پی در پی رسد و انوار توفيق از افق غيب بتابد و عليکنّ التّحيّة و الثّناء ع‌ع


هُو اللّه

ای امآء رحمن، محفل رحمانی که در آن مدينه نورانی تأسيس نموديد بسيار بجا و مجری بود. فی الحقيقه همّتی نموديد و گوی سبقتی ربوديد و بعتبه کبريا بعبوديتّی قيام نموديد و بموهبتی رسيديد حال بايد بکمال همّت و روحانيّت در آن محفل نورانی جمع شويد و ترتيل آيات کتاب مبين نمائيد و بذکر حقّ مشغول گرديد و بيان حجج و براهين نمائيد و در هدايت نساء آن ديار بکوشيد و بتربيت بنات و اطفال پردازيد. تا امّهات از صغر سنّ اولاد را بترتيب تامّ تربيت نمايند و حُسن اخلاق بياموزند و بفضائل عالم انسانی دلالت نمايند و از صدور حرکات مذمومه منع کنند. در آغوش تربيت بهائی پرورش دهند و تا آنکه طفلان نورسيده از ثدی معرفت اللّه و محبّت اللّه شير بنوشند و نشو و نما نمايند و حُسن سلوک و علوّ فطرت و همّت و عزم و جزم در امور و استقامت در هر کار و علويّت افکار و حبّ ترقّی و بلندی همّت و عفّت و عصمت آموزند تا هر کاری که شروع نمايند از عهده برآيند زيرا در خصوص تربيت اطفال امّهات بايد نهايت اهمّيّت بدهند و همّت بگمارند زيرا شاخه تا تر و تازه است هر نوع تربيت نمائی تربيت شود

پس امّهات بايد طفلان خوردسال را مانند نهالها که باغبان می‌پرورد پرورش دهند شب و روز بکوشند که در اطفال ايمان و ايقان و خشيت رحمن و محبّت دلبر آفاق و فضائل اخلاق و حُسن صفات تأسّس يابد. مادر اگر از طفل حرکت ممدوحی بيند ستايش کند و تحسين نمايد و تطييب خاطر طفل کند و اگر ادنی حرکت بيفائده صدور يابد طفل را نصيحت کند و عتاب نمايد و بوسائط معقوله حتّی زجر لسانی جزئی اگر لازم باشد مجری دارد ولی ضرب و شتم ابداً جائز نيست زيرا بکلّی اخلاق اطفال از ضرب و شتم مذموم گردد و عليکنّ البهآء الأبهی ع‌ع


هُو اللّه

ای همدم عزيز، مکاتيب جوف را برسانيد و بفرستيد همواره در نظريد جميع را تکبير ابدع ابهی ابلاغ داريد يک سبد پرتوغال ارسال گرديد شب چون احبّا جمع شوند تقديم ياران نمائيد و تحيّت محترمانه مشتاقانه من برسانيد ع‌ع


هُو الابهی

ای امآء رحمن و ورقات سدره عرفان، شکر کنيد حضرت مقصود را که در کور بديع بوجهی نورانی و قلبی رحمانی و حقيقتی وجدانی و کينونتی روحانی در ظلّ کلمه الهی محشور شديد و بفيض اعظم محيی عالم مؤيّد و مشرّف گشتيد و انوار مبين را از صبح يقين مشاهده نموديد و در گلشن معرفت اللّه با رُخی روشن داخل شديد. آنچه را طلعات قدس و ورقات سدره اُنس آرزو می‌ نمودند شما رايگان يافتيد و رخ از غير حقّ تافتيد و محبوب خويش را شناختيد و بکوی دوست شتافتيد و لمثل هذا الرّبّ الجليل يرتفع صوت التّسبيح و التّهليل و لهذا الجمال المُنير يليق التّحميد و التّوحيد وحده لا شريک له فی عزّه و سُلطانه و قدرته و عظمته و برهانه. انّا کلّ عباده و ارقّائه و نستنصر من ملکوته الابهی جنوداً لن تروها و نبتهل علی تراب الذّلّ و نتضرّع فی ساحت الفقر و الفنا ربّ ايّدنا علی عبوديّة باب احديّتک بقدرتک المحيطة علی الأشياء انّک انت الکريم الرّحيم ع‌ع

Ocean 2.0 Reader. Empty coverOcean 2.0 Reader. Book is closedOcean 2.0 Reader. FilterOcean 2.0 Reader. Compilation cover