مُنتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء جلد دوّم
Category: Bahá’í
6:19 h 586.9 mb

مُنتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء
جلد دوّم


۱- ای ثابت بر ميثاق

ای ثابت بر ميثاق، گمان مبر که از فکر شما و ياد شما آنی فراغتی بلکه نه راحتی و نه فرصتی ولی در عتبهٔ مبارکه هر دم تبتّلی و ضراعتی که ای مهربان يزدان آن نوجوان با وجدان را بقوّه ايمان و پيمان در هر نفسی جانی بخش و روانی مبذول فرما تا در هر دمی در يم فدا خوض نمايد و در هر ساعتی خدمتی بنمايد و در هر روزی آتش پرده سوزی بر افروزد و گروهی بظلّ کلمه وحدانيّت آرد. باری اگر تأييد پياپی جوئی صف تبليغی بيارا و جنود تحقيقی سوق نما و بر جيوش جهل و عمی هجوم کن.


٢- ای ثابت بر پيمان

ای ثابت بر پيمان، خوشا بحال تو که بخدمت امر اللّه قائمی. خوشا بحال تو که ثابت بر پيمانی. خوشا بحال تو که بنور محبّت اللّه روشنی. خوشا بحال تو که خاضعی و خاشعی و خادمی. اينست صفت مخلصين اينست سمت مقرّبين. در جميع اوقات اين مناجات را بفرما ای رحمن ای يزدان بنده ئی هستم ضعيف و نحيف و ناتوان ولی در پناه فضل و موهبت تو پرورش يافتم و از ثدی عنايت شير خوارم و در آغوش رحمتت در نشو و نمايم. ای خداوند هر چند مستمندم ولی هر مستمندی بعنايت تو ارجمند است و هر توانگری بی الطافت فقير و حاجتمند. ای پروردگار، تأييدی فرما که اين حمل اعظم را قدرت تحمّل ماند و اين عنايت کبری را محافظه توانم. زيرا قوّه امتحان شديد است و سطوت افتتان عظيم کوه کاه گردد و جبل خردل شود. تو آگاهی که در ضمير جز ذکرت نجويم و در قلب جز محبّتت نخواهم بر خدمت احبّايت قائم نما و بر عبوديّت آستانت دائم کن . توئی مهربان و توئی خداوند کثير الاحسان.


٣- ای نهال تازهٔ باغ الهی

ای نهال تازهٔ باغ الهی، بدرگاه احديّت اين مناجات نما. پروردگارا عنايت فرما هدايت بخش پرورش ده نشو و نما عطا کن بنت ملکوت نما فيض لاهوت بخش روحانی کن نورانی نما رحمانی کن آسمانی فرما تا از عالم طبيعت رها يابم و از جهان ماوراء طبيعت خبر گيرم زنده شوم خلق و خوی رحمانی جويم نشر تعاليم الهی نمايم فيض ابدی طلبم و موهبت الهی خواهم. توئی دهنده و بخشنده و مهربان.


٤- ای خدا

ای خدا، تو شاهدی و گواهی که در دل و جان آرزوئی ندارم جز آنکه برضايت موفّق گردم و بعبوديّتت مؤيّد شوم بخدمتت پردازم و در کرم عظيمت بکوشم و جان و دين را در راهت فدا نمايم توئی دانا توئی بينا. هيچ آرزوئی جز اين ندارم که از محبّت سر بکوه و صحرا نهم و فرياد بظهور ملکوتت نمايم و ندايت را بجميع گوشها برسانم. ای خدا اين بی‌چاره را چاره ئی بخش و اين دردمند را درمانی ده و اين مريض را علاجی عطا کن. با قلبی سوزان و چشمی گريان بدرگاهت مناجات مينمايم. ای خدا در سبيلت هر بلائی را مهيّا هستم و هر صدمه ئی را بجان و دل آرزو نمايم. ای خدا از امتحان محافظه نما تو ميدانی که از هر چيزی گذشته‌ام و از هر فکری فارغ شده‌ام جز ذکر تو شغلی ندارم و جز خدمتت آرزوئی نخواهم.


٥- ای خداوند

٥- ای خداوند، اين اقتران را سبب برکت آسمانی کن و اسباب اشتعال بنار محبّتت در ملکوت جاودانی فيضی عطا نما که هر دو در عتبه مقدّسه‌ات مقرّب گردند و بر محبّتت ثابت مانند و روز بروز در مقامات روحانيّه ترقّی نمايند و در بين خلق دو آيت باهره ايمان و ايقان شوند و الحمد للّه ربّ العالمين.

٦- ای پروردگار

ای پروردگار، اين عقد الفتی که بر بستی پاينده دار و اين بنده و کنيز را ارتباطی روحانی و جسمانی بخش اين اقتران را شکون فراوان ده و اين ازدواج را سبب ابتهاج فرما بر روحانيّت هر دو بيفزا و نورانيّت بخش تا هر دو در نهايت راستی و حقيقت پرستی بعبوديّت آستان مقدّست موفّق گردند جز تو نخواهند و جز تو نجويند و جز ذکر تو نگويند سر گشته کوی تواند و آشفتهٔ روی تو. توئی عزيز و مهربان و توئی بخشنده و منّان انت الموفّق المؤيّد الکريم الرّحيم


٧- ای پروردگار بی‌انباز

ای پروردگار بی‌انباز، آن ابرار را در ظلّ عنايتت پرورش ده و آن احرار را از جميع قيودات آزاد فرما و در هر دمی شبنمی از رشحات ابر عنايت عطا فرما و در هر نفسی نفحه مشکين نفسی بر مشامشان عرضه دار تا بجان و دل بمحبّتت روح و ريحان يابند و مانند نار موقده در نهايت التهاب بآتش عشقت افروزند. توئی مقتدر و توانا و توئی کريم و رحيم و بينا.


٨- ای پروردگار

ای پروردگار، ابرار را از بادهٔ اسرار سرمست کن و مطلع انوار هدايت فرما ولهی بدلها ده و وجد و طربی بجانها بخش گوشها را محرم راز کن و قلوب را هم آهنگ و هم آواز فرما تا ياران علم وحدت انسانی را در اين جهان بلند نمايند و سبب الفت و يگانگی جميع بيگانگان گردند . توئی مقتدر و توانا و توئی بخشنده و دهنده و عالم و بينا.


٩- ای خدای مهربان

ای خدای مهربان، صغيرم مستجيرم اسيرم مجير شو ظهير شو دستگير شو سرگردانم سر و سامان بخش محتاجم کنز ملکوت عطا فرما مرده‌ام روح حيات بخش عاجزم قدرت و قوّت عنايت کن تا بکمال تنزيه و تقديس کنيزی آستانت نمايم و فدا و قربانت گردم از خود بيزار شوم ترا جويم و در راه رضايت پويم و راز تو گويم و بهر سو که نگرم آيات توحيد تو مشاهده کنم. ای خداوند مانند آتش محبّتت افروخته کن و از تعلّق به اين دنيای فانی آسوده نما تا راحت جان يابم و آسايش وجدان جويم. توئی مقتدر و توانا و توئی شنونده و بينا.


١٠- ای پروردگار

ای پروردگار، عقده‌های مشکل در کار افتاده و عقبات صعبه در راه پيدا شده. خداوندا، گره بگشا و قوّت و قدرت بنما مشکل آسان کن و راه صعب سهل نما. ای پروردگار، عقده کار محکم است و تعب و مشقّت با هزاران صعوبات توأم بجز تو معينی نه و بغير از تو ياوری نيست اميد بتو داريم و توکّل بر تو نمائيم. توئی راه نما و توئی گره گشا و توئی دانا و بينا و شنوا.



١١- ای پروردگار بی‌نياز

ای پروردگار بی‌نياز، از جميع خلق روی بگردانيديم و بسوی تو توجّه نموديم از کلّ بی‌نياز شديم تا همدم و همراز تو گرديديم چون ترا يافتيم خود را از خويش و آشنا بيگانه ساختيم ترا شناسيم و ترا ستائيم و ترا پرستيم. ای پروردگار گناه بيامرز و کمال بياموز پرده بسوز و روی بنما تا مشاهده جمال و کمال تو نمائيم و از بحر عطا بهره گيريم و از خلق و خوی حبيب نصيب يابيم. خدايا ما را بخود مأنوس کن و بنفحات قدس مألوف نما ديده بينا کن و گوش شنوا نما. توئی مقتدر و توانا و توئی بخشنده و مهربان.


١٢- ای دوستان حضرت رحمن و ای طيور فردوس ايقان

ای دوستان حضرت رحمن و ای طيور فردوس ايقان و ای سراجهای محفل امکان و ای اشجار رياض محبّت حضرت منّان، اگر چه بظاهر از انجمن سجن دور و مهجوريد و لکن قسم بانوار جمال آفتاب روشن افق توحيد که در کلّ احيان و ازمان در قلوب اين آوارگان مذکوريد و در هويّت روح و جان مشتاقان مشهور و معروف. آنی نميگذرد که بافق اعلی و ملکوت ابهی بکمال تضرّع و ابتهال عجز و نياز ميشود که ای پروردگار آمرزگار اين مرغان بی‌آشيان را در حديقهٔ ثبات و استقامت در شاخسار سدره منتهی پناه عنايت فرما و اين ماهيان لجّه توحيد را در بحر اعظم عنايتت غوص ده و اين بی‌سامانان صحرای محبّتت را در کهف منيع و ملاذ رفيع حفظ و حراستت منزل و مأوی احسان کن تا بعون و فضل و جودت در سماء وجود چون انجم هدايت بدرخشند و در انجمن عالم چون چراغهای محبّت اللّه روشن و منوّر گردند امطار غمام رحمت باشند و اشعّه آفتاب افق حقيقت لسانی ناطق گردند و فضلی سابق شوند چشمی بينا باشند و گوشی شنوا داری پربار گردند و گلزاری با نفحات مشکبار امواج دريای آثار قدم شوند و نسائم گلشن اسم اعظم مهبط الهام باشند و مشرق انوار و مظهر الطاف ربّ مختار در ملأ مقرّبين محشور گردند و در زمره مخلصين معدود و معروف از حرارت محبّت اللّه چون شعله سوزان باشند و در فرقت جمال منّان ابری گريان بوفای الهی رويشان روشن گردد و بعنايت حضرت يزدانی دلهاشان لاله زار و گلشن هر يک در امر اللّه علم مبين گردند و در استقامت بر عهد و پيمان حصن متين. ای والهان جمال يزدانی و آشفتگان محبوب حقيقی، در چنين روزی که ارياح افتتان و امتحان عالم را احاطه نموده است و زلازل اضطراب جهانرا آشفته کرده است بايد انشاء اللّه از افق ثبوت و رسوخ بقسمی با رخی تابان و جبينی رخشان ظاهر گرديد که ظلمات تزلزل و اضطراب بکلّی محو گردد و انوار يقين از افق مبين طالع و لائح شود.


١٣- ای مشتاق جمال ذوالجلال

ای مشتاق جمال ذوالجلال، در شب و روز بکمال عجز و نياز بدرگاه حضرت بی‌نياز تضرّع مينمائيم که ای پروردگار مهربان دوستان را در صون حمايت خويش محفوظ دار و از کم و بيش بيزار کن از کون و امکان و آلايش اکوان منقطع فرما و بنفحات لامکان زنده و تر و تازه.


١٤- ای احبّای الهی

ای احبّای الهی، در اين کور رحمانی که قطرات بفضل الهی موج دريا يافته و ذرّات باوج عزّت شتافته، طيور ضعيفه از حضيض هوان بسماء رحمن عروج نمودند و نفوس عاجزه در ظلّ کلمه بقوّت مؤيّده ظاهر شدند اطفال در مراتب عرفان در صدر جلال نشستند و علمای مشاهير از عدم توفيق و نخوت بشريّه در محافل تبيان بصفّ نعال رسيدند. اين عظيم جمال قديمست که بيچارگان را در ظلّ الطاف پناه عنايت فرمود و مأيوسان را در ساحت احسان راه داد. پس لسان ناطق را بشکرانه الطاف حضرت خالق بگشائيد و بگوئيد پروردگارا ستايش ترا سزاست که اين بيکسانرا بخيام عنايتت راه دادی و اين فقيرانرا بکنز غنايت دلالت فرمودی و اين ذليلانرا بعزّت قديمه هدايت کردی حمد ترا شکر ترا ای پروردگار


١٥- ای ثابتات

ای ثابتات، شکر کنيد خدا را که مؤمنيد و مؤمنات و موقنيد و موقنات و تائبيد و تائبات و منجذبيد و منجذبات. اين فضل و موهبت حضرت حيّ قيّوم است و اين عنايات و مواهب ربّ الملکوت زيرا چشمها بخواب غفلت گرفتار و ديده شما بيدار و گوشها محروم از استماع و سمع شما متلذّذ از آهنگ ملأ اعلی و جميع نفوس در گرداب ضلالت غريق و از رحيق هدی محروم و بی‌نصيب و شما الحمد للّه در راه هدی سالک و از جلوه و ظهور مجلّی طور مستفيض و متمتّع. عبدالبهاء بنهايت ابتهال بدرگاه الهی عجز و نياز نمايد که ای پروردگار ياران وفا دار را کامکار کن و دوستان هوشيار را در حلقه ابرار آر، ای خداوند بهره‌مند کن، ای بی‌نياز بنواز، ای کريم بجنّت نعيم راه ده، ای رحيم مستقيم نما. توئی مقتدر و توانا و توئی دانا و بينا.


١٦- ای پروردگار مهربان

ای پروردگار مهربان، اين عاشقان آواره کوی تو آشفته موی تو دلداده خوی تو پوينده سوی تو جوينده روی تو لب تشنه جوی تو و شب و روز در جستجوی تو. نظر عنايتی فرما عاطفتی کن موهبتی بده نعمتی مبذول دار تا از حسرت فراق بياسايند و بحلقه وصال در آيند آواره‌اند سر و سامان يابند بيچاره‌اند آسايش جان يابند دردمندند درمان جويند آزرده‌اند شادمان گردند همدم آه و فغانند بروح و ريحان رسند انيس ناله و آهند ببارگاه رسند. الها تو آگاهی که پناهی ندارند و در هر شام و صبحگاهی بگريند و بزارند و فضل و موهبت تو خواهند.

خدايا مهربانا رحيما کريما آنچه شايان موهبت است رايگان فرما و هر چه مقتضای رحمتست ارزان کن نسيم جانبخش بوزان و نفحه مشک اذفری بفرست تا دماغ مشتاقان باغ جنان گردد و مشام آزادگان پر گل و ريحان شود قوّتی بده که بخدمت پردازند قدرتی عطا کن که از عهده شکر آن بدرآيند و فرياد برآرند طوبی لنا بشری لنا و فرحاً لنا و طرباً لنا و طوعاً لنا و فوزاً لنا من هذه المواهب الّتی اشرقت بها الآفاق و تلئلئت باشدّ اشراق و جمعتنا علی الوفاق و ازالت عن اهل الارض النّفاق و اسال السّيول من الآماق حبّاً و شغفاً بجمال تجلّی فی يوم التّلاق. ربّ ادر عليهم کأساً دهاقاً و رنّحهم بصهباء الفضل و العطاء عهداً و ميثاقاً انّک انت القويّ المتين لا اله الّا انت الغفور الرّعوف العليّ العظيم


١٧- ای هزار بوستان ذکر الهی

ای هزار بوستان ذکر الهی، الحمد لله که عالم ارواح و قلوب به پرتو انوار نيّر اعظم روشن و عرصه کور الهی بفيض سحاب جود و موهبت غير متناهی گلزار و گلشن بحر عنايت در موج است و شمس رحمت مشرق از اوج نسائم کوی دوست مشکبويست و روائح صبای احديّت خوشبوی و دلجوی. پس تا طاقت و توان موجود بايد کوشيد و جوشيد و خروشيد که نصيبی از اين رياض الهی برد و بهره ئی از اين موهبت رحمانی


١٨- ای ناظر بافق حقيقت

ای ناظر بافق حقيقت، چشم را بمشاهده انوار فيض احديّت روشن و منير کن و گوش را باستماع الحان طيور قدس محظوظ و سمع دلرا به بشارت غيب و فيوضات لاريب خلد برين نما و هوش را بالهام سروش پيک امين عالم علّيّين. اليوم لسان کلّ اشياء از صقع ادنی تا ملأ اعلی جميع بمحامد و نعوت و قصائد و مدائح و تسبيح و تقديس جمال قدم و اسم اعظم مشغول تو ساکت و صامت منشين و مخمود و منجمد مباش بلکه منجذب و منصعق محشور شو تا لوح منشور و کتاب مسطور ربّ غفور گردی.


١٩- خداوند بيمانندا

خداوند بيمانندا، پناه بيچارگانی و ملجأ آوارگان و اميدگاه آزادگان. پروردگارا از خود نوميديم و از بيگانه و خويش دور و بعيد رجا بملکوت ابهی داريم و اميد بفضل جديد ربّ اعلی پرتو عنايت مبذول دار و بلحاظ عين رحمانيّت مشمول کن از امتحان شديد برهان و از افتتان عظيم رهائی بخش. ای آمرزگار بنده درگاهيم پرگناهيم مقيم بارگاهيم جان و وجدان را شادمانی بخش دلهای پريشانرا از قيد آب و گل رهائی ده ملحوظ و محفوظ دار و مصون و محظوظ کن در دو جهان کامران فرما و از فضل و جود خويش شادمان کن. توئی مقتدر و توانا و توئی دهنده و بخشنده و بينا.


Ocean 2.0 Reader. Empty coverOcean 2.0 Reader. Book is closedOcean 2.0 Reader. FilterOcean 2.0 Reader. Compilation cover