مُنتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء جلد سوّم
Category: Bahá’í
6:01 h 257.5 mb

مُنتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء جلد سوّم


۱ - ای مهربان يزدان من

هواللّه

ای مهربان يزدان من، شکر ترا که مرا بر خدمت آستانت و صيانت دوستانت موفّق و مؤيّد فرمودی و در درگاه خداونديت بعبوديّت قبول نمودی اين ضعيف را قوی کردی و اين محروم را محرم خلوتگاه ملکوت فرمودی لب تشنه را بدريای رحمتت دلالت نمودی و افسرده را بآتش محبّت افروختی تاج خدمت را بر سر اين بنده فقير نهادی و طوق عنايت بر گردن اين مسکين انداختی. ع ع


۲- ای خداوند مهربان

هواللّه

ای خداوند مهربان، مور ضعيفم حشمت سليمانی بخش ذرّهٔ فانيم از پرتو شمس حقيقت نمايان فرما قطره‌ام امواج دريا بخش پشه‌ام عقاب اوج عزّت فرما ذليلم در ملکوتت عزيز کن بی نام و نشانم نشان تأييد بخش ع ع


٣- ای دلبر آفاق

هواللّه

ای دلبر آفاق، بنده مشتاقت را نصيبی از اشراق ده روح را پر فتوح کن و دل را از بند آب و گل برهان و چون گل خندان کن و چشم را مانند ابر گريان فرما تا در آتش عشقت بسوزد و بسازد و بآهنگ خوشی بمدائح و نعوتت بپردازد و بنوازد. ای پروردگار کامکار فرما و در دو جهان سرفراز کن. توئی مقتدر و توانا. عبدالبهاء عباس


٤ - ای خداوند

هواللّه

ای خداوند، اين نفس مؤيّد را بجميع الطاف بهره مند کن و مظهر موهبت کبری نما و مورد الطاف عظمی فرما دمبدم تأييدی بفرست و توفيقی عطا فرما تا قلوب منجذب گردد و صدور منشرح شود جان ها بشارت يابد دل ها مسرّت جويد ديده ها روشن شود توفيقات صمدانيّه شاهد انجمن گردد. توئی مقتدر و عزيز و توانا و توئی دهنده و بخشنده و درخشنده و بی همتا ع ع


٥ - ای خداوند

هواللّه

ای خداوند، اين کنيز مستمند را در ملکوت خويش قبول نما و بفيض ابدی محظوظ فرما جام عشق بنوشان و نور عرفان بخش در چشمه ايّوب غوطه ده و از محن و آلام اخلاق بشری شفا بخش پرتوی از صفات خويش مبذول فرما آسمانی کن ربّانی نما نفثات روح القدس بدَم بروح وحدت عالم انسانی زنده نما لسان ناطق ده قلب فارغ بخش حجج و برهان الهام کن و سبب هدايت نفوس فرما. توئی مقتدر و توانا و توئی کريم و رحيم و دانا ع ع


٦ - ای دو طير حديقه محبّت اللّه

هوالابهی

ای دو طير حديقه محبّت اللّه، در رياض عنايت بر شاخسار سدره محبّت و موهبت آشيانه نموديد و در کمال الفت و وحدت بابدع نغمات بذکر و ثنای مالک اسماء و صفات مشغول گرديد. چون دو طير در آشيانه ای در گلستانی بر سرو بوستانی بالحان خوشی بذکر الهی بسرايند آن محامد و نعوت از حضيض ادنی باوج اعلی رسد و معتکفان صوامع ملکوت را بوجد و طرب آرد. ای ربّ اجعل هذا الاتّصال و الاقتران محفوفاً ببرکتک العظمی و مشمولاً بلحظات اعين رحمانيّتک الکبری. انّک انت خالق الاشياء و انّک انت الرّؤوف الرّحيم. عبدالبهاء ع


٧ - ای خداوند

هوالابهی

ای خداوند، تو شاهد و آگاهی که در دل و جان جز آرزوی رضای تو مرادی ندارم و جز در بزم ميثاق راهی و کامی نجويم شب و روز دردمند درد توام و روز و شب مجروح تيغ و خدنگ تو جز بملکوت ابهايت ناله و فغانی نکنم و جز در پناه احديّتت امن و امان نجويم بيزار از هر بيگانه‌ام و به يگانگی تو دل بسته‌ام از غير تو بيزارم و از مادونت در کنار. ای پروردگار موفّق بدار تا از سودائيان تو گردم و از شيدائيان تو شوم سر دفتر مجنونان روی تو گردم و رسوائيان کوی تو اين موهبت را شايان فرما و اين عنايت را رايگان کن. توئی پروردگار و توئی آمرزگار ع ع


٨ - ای خداوند بيمانند

هواللّه

ای خداوند بيمانند، ورقات آيات محبّتند و اماء کلمات پر معانی و موهبت، دوستان هر يک گلستانند و برياحين عرفان مزيّن. ای آفريننده زيبندگی بخش و آزادگی ده بزرگواری عنايت کن و مهرپروری بياموز تا اين نفوس پاک جميع جهانيان را دوست بدارند و بعالم انسانی صلح و آشتی نمايند رحمت کلّ باشند و موهبت جميع، آيات هدی گردند و رايات ملکوت اعلی، جبين بفيض نور مبين بيارايند و سينه را آئينه کنند تا پرتو شمس حقيقت بتابد. توئی دهنده و بخشنده و فروزنده و مهربان ع ع


٩ - ای کنيز الهی

هواللّه

ای کنيز الهی، هر نفسی از اين جهان فانی رهائی يابد بايد که جشن و سرور گرفت نه آه و انين نمود، فرياد و فغان بايد از حيات دنيا کرد نه از انتقال بعالم جاودانی و حصول حيات سرمدی. اينست که در آيه مبارکه ميفرمايد فتمنّوا الموت ان کنتم صادقين. لهذا محزون مباش مغموم مگرد مأيوس مشو مغموم منشين توکّل بر خدا کن و بقضا راضی باش إِنَّما يُوَفَّی الصَّابِرونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِساب. اين مصيبتها امتحانات الهيّه است بايد ثابت و مستقيم بود و صابر بر هر بلای عظيم اقتدا باوليای الهی کرد و پيروی بمقرّبان درگاه ربّانی. در مصائب آنان فکر کن تا هر مصيبتی آسان شود و هر روز بنهايت خضوع و خشوع و تضرّع و ابتهال اين مناجات را بخوان الهی الهی قد اشتدّت عليّ البلاء و عظمت البأساء و الضّرّاء و وقعت فی المصيبة الکبری ربّ اجعلنی صابرة راضية مرضيّة مطمئنّة بفضلک و رحمتک ناطقة بثنائک شاکرة علی بلائک متمنّية لقائک منجذبة الی جمالک مشتعلة بنار محبّتک. انّک انت الکريم انّک انت العظيم انّک انت الرّحمن الرّحيم ع ع


۱۰- ای پروردگار

ای پروردگار، اين گنهکار را از اغيار بيزار نما و بمحبّت خويش گرفتار نما از بند و کمند هوی و هوس رها کن و در دام محبّت جمال ابهی بيفکن تا آنچه غير اوست فراموش کنم و از باده محبّتت سرمست و مدهوش گردم. ای خداوند نادانم و بگمان خويش گرفتار چاره‌ای کن و اين افتاده را از نفس امّاره نجات بخش هر دم وسوسه ای نمايد و در هر نَفَس دام تازه‌ای نهد. ای خداوند تو نجات بخش و رهائی ده و بنفحات قدس خويش چاره‌ای کن شايد اين دل از عالم آب و گل رهائی يابد و در اوج رحمانی پروازی نمايد و بروح انقطاع بياسايد ع ع


۱۱- ای خداوند مهربان

هوالابهی

ای خداوند مهربان، شکر ترا که بيدار نمودی و هشيار کردی چشم بينا دادی و گوش شنوا احسان نمودی بملکوت خويش دلالت کردی و بسبيل خود هدايت فرمودی راه راست بنمودی و در سفينه نجات در آوردی. خدايا مرا مستقيم بدار و ثابت و راسخ کن از امتحانات شديده محفوظ بدار و در حصن حصين عهد و ميثاقت مصون و مأمون فرما. توئی توانا توئی بينا و توئی شنوا. ای خدای مهربان، دلی عطا کن که مانند زجاج بسراج محبّتت روشن باشد و فکری عطا کن که بفيض روحانی جهان را گلشن نمايد. توئی بخشنده و مهربان و توئی خداوند عظيم الاحسان ع ع


۱۲- ای خداوند

هواللّه

ای خداوند، روحی در دلها بدم که همدم تو گردند و شوقی در قلوب بينداز که بذکر تو دمساز شوند جان ها را شور و ولهی ده و دل ها را وجد و طربی بخش که هر دم روحی تازه يابند و بسروری بی اندازه رسند. ای خداوند مهربان، ياران را روح و ريحان بخش و تأييدی آسمانی فرما تا تشنگان را سلسبيل هدايت دهند و گمگشتگان را بسبيل عنايت دلالت کنند. توئی مقتدر و توانا و شنونده و بينا ع ع


۱۳- ای نظام روحانيان

هواللّه

ای نظام روحانيان، قانون الهی و نظام رحمانی شريعت سمحه بيضاست و محجّه واضحه نوراء. زيرا نظام و قانون حقيقی روابط ضروريّه است که منبعث از حقايق اشياست و کينونت موجودات مستدعی و مقتضی آن. اگر توانی اين نظام الهی را رواج ده و اين قانون آسمانی را منتشر کن تا نظام روحانيان گردی و نظّام لئالی رحمت حضرت رحمن و عليک التّحيّة و الثّناء ع ع


۱۴- و امّا ما سئلت من بدء الخلق

و امّا ما سئلت من بدء الخلق، اعلمی انّه لم يزل کان الحقّ و کان الخلق لا اوّل للحقّ و لا اوّل للخلق هذا من حيث الاجسام فی عالم الامکان. و لکنّ البدء المذکور فی الکتب المقدّسة عبارة عن بدء الظّهور و الخلقة عبارة عن التّولّد الثّانی الرّوحانيّ کما قال المسيح ينبغی لکم ان تولدوا مرّة اخری و لا شکّ انّ مبدأ هذا الخلق الرّوحانيّ کان نفس الظّهور فی کلّ عهد و عصر لأنّ کلّ مظهر من مظاهر الحقّ هو آدم و اوّل من يؤمن به فهو حوّاء و کلّ النّفوس الّتی يتولّد بالولادة الثّانويّة الرّوحانيّة اولادهما و سلالتهما و فی الانجيل المولود من الجسد جسد هو و المولود من الرّوح فهو الرّوح و ايضاً قال فی الانجيل اناس ليسوا من دم و لا لحم و لا ارادة بشر بل ولدوا من اللّه. و امّا الکون و الخلق و الايجاد فهذا من مقتضيات اسماء اللّه و صفاته اذ لا يتحقّق الخالق من دون مخلوق و لا الرّازق من دون مرزوق و لا المالک من دون مملوک و لا السّلطنة من دون رعيّة فسلطنة اللّه ازليّة ابديّة لا بداية لها و مملکة ذلک السّلطان الحقيقيّ و رعيّته و جلاله و جماله ايضاً ازليّة سرمديّة. و المراد من بدء الايجاد فی الکتب المقدّسة هو الايجاد الرّوحانيّ و التّولّد الثّانی.


۱۵ - ای بنده الهی

ای بنده الهی، حقيقت الوهيّت من حيث هی هی مقدّس از جميع اسماء و صفات و تعبيرات است منقطع وجدانی است و مجهول النّعت ادراک انسانی. عرفان در آن مقام فقدان صرف است و ادراک حيرت بحت هر تعريفی ناقص است و هر تعبيری ابتر حتّی غيب الغيوب و مجهول النّعت. و امّا در عالم امکان چون انوار اوصاف و کمالاتش بتابد در مرايای اسماء و صفات جلوه نمايد و جميع اسماء و صفات بالنّسبه بحقيقت ذات متساوی است فَأَيَّما تدعوا فله الاسماء الحسنی خواه ظاهر خواه مظهر و خواه شاهد و خواه مشهود خواه غائب و خواه موجود جميع اين اذکار و اسماء و صفات و شئون در حيّز عالم کون و وجود و او موسوم بکلّ اسماء و مقدّس از کلّ و بالاشارة فافهم المراد.


۱۶- ای وارد بر مَنهل عذب عرفان

Ocean 2.0 Reader. Empty coverOcean 2.0 Reader. Book is closedOcean 2.0 Reader. FilterOcean 2.0 Reader. Compilation cover